خلاصه داستان : در شانگهای سال 1936 یک دیپلمات نابینای آمریکایی رابطه ای عجیب با پناهنده ای روسی که برای حمایت از خانواده همسر از دنیا رفته اش به کاری عجیب مشغول است برقرار می کند...

خلاصه داستان : فیلم داستان شبی است که داستان کلاسیک "فرانشکتین" توسط خالقش "مری شلی" به وجود آمد...

خلاصه داستان : یک پیشخدمت داستان پیشخدمت دیگری به نام "کیت" را تعریف می کند. او یک تبهکار است و به جرم تلاش برای فرار از آمریکا محکوم به خدمتکاری شده است. کار او مراقبت از فرزندان مردی است که مسئولش شده است و...

خلاصه داستان : «هالی پارکر» (لوهان) و «آنی جیمز» (لوهان)، کمی پس از تولد از یک دیگر جدا شده اند و یکی با مادرشان، «الیزابت» (ریچاردسن) زندگی می کند و دیگری با پدرشان«نیک» (کوایید). این دو که برای نخستین بار در یازده سالگی در یک اردوگاه تابستانی با یک دیگر رو به رو شده اند، تصمیم می گیرند جای شان را با هم عوض کنند...

خلاصه داستان : مسابقات سالانه آرایشگری به شهری کوچک می آید، جائی که "فیل" و پسرش "برایان" یک آرایشگاه مردانه و "شلی" همسر سابق "فیل" و معشوقه اش "ساندرا" یک سالن زیبایی را اداره می کنند. "فیل" و "شلی" ده سال است که با هم صحبت نکرده اند و...

خلاصه داستان : زنی نسبت به یکی از بیماران همسر روانشناسش کنجکاو می شود،مردی که درقتل و از شکل افتادن همسر سابقش گناهکار شناخته شده...

خلاصه داستان : دو زوج متاهل تصور می کنند همدیگر را به خوبی می شناسندT تا اینکه تصمیم می گیرند به تعطیلات رویایی خود برای دیدن مسابقات اتومبیلهای غول پیکر در رنو بروند و...

خلاصه داستان : مستند کاوشی در سمت تاریک مسیحیت کرده و با نویسنده و کشیش سابق "جیمز کارول" همراه می شود...

خلاصه داستان : یک زوج انگلیسی برای تعطیلات به ونیز می روند تا به رابطه‌شان نیز سر و سامان دهند. مقداری اختلاف بینشان وجود دارد که باعث فاصله بین آنها شده است. یک شب، که این زوج به دنبال رستوران هستند راه خود را گم میکنند و یک غریبه آنها را دعوت میکند که همراهش بروند. او آنها را با شراب و داستان های زمان بچگی اش سرگرم می کند تا اینکه آنها کنترل خودشان را از دست می دهند و...

خلاصه داستان : «کریستوفر مارشال» (فاینز) مردی با تربیت اشرافی است که خیال دارد سناتور شود. او یک روز در هتل با «ماریزا ونچورا» (لوپز)، خدمتکاری که لباس زن ثروتمندی را به تن کرده، روبه رو می شود و به او دل می بازد. در حالی که «ماریزا» همان زنی نیست که «کریستوفر» تصور می کند...